موضوع خاصی نداره

این چند روزه خوب بود.بالاخره مگه میشه عروسی فامیل نزدیکت باشه و بد بگذره.خیلی باحال بود.یه اکیپ دختر هم سن و سال و شلوغ بودیم که رسما عروسی رو ترکوندیم.صدای منم با اینکه همیشه دالبیه الان یه کوچولو خش داره که تا فردا فک کنم خوب بشه.ولی عروسی خوبی بود.تازه کلی هم خوشحال شدم که تا عید یه عروسی دیگه هم داریم.آخ جونم عمومم تا اون موقع میاد.دیگه جفتمون جور میشه.وای که چقد دلم واسش تنگ شده.میخوام زنگ بزنم صدای خوشگلشو وقتی میگه از اینجا هزار تا میبوسمتو بشنوم و هر هزارتا بوسشو از تو سیمای تلفن بقاپم.میتونم بگم که عاشقشم. خیلی دوسش دارم.واقعا که تکه.

دیگه خبر خاصی نبود.بقیه اتفاقا روتین بود و مثل همیشه.دیگه سه شنبه رم که گفتم خیلی توپ بود.همین دیگه.بریم تا ببینیم فردا چی میشه.ایشالا که خوب باشه واسه همه.فعلا.

نظرات 3 + ارسال نظر
زنی از جنس دیروز شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:49 ق.ظ http://sunk-in-times.blogsky.com

ان شاالله روزیه خودت باشه گلکم من لینکت کردم

ممنون عزیزم.لطف کردی.

زهرا شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:25 ق.ظ http://ghare-B-kasi.blogsky.com

مبارکا باشه گلی. امیدوارم یه روز راجع به خوب بودن مراسم عروسی خودت بنویسی.

مرسی.مبارک صاحابش باشه؛)
اول نوبت شماست عزیزم.منکه هنوز فنچم.

زهرا یکشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:34 ق.ظ

ممنونم واسه حضور دوباره ات پانته آ جان.

خواهش میشه.وظیفس:*تازه وبلاگت خیلی توپه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد